من اگر مست شوم بی تو به بالین نروم
تا در آغوش تو سرمست نگردم نروم
عشق تو خاطره ای بود که در دل جا ماند
با تو عمری به خوشی گشتم و تنها نروم
خواب شیرین من هر شب ز تماشای تو بود
بوی گیسوی تو آن شد که ز دنیا نروم
می ننوشم به ابد جز مگر از کنج لبت
ساقیا مست نما تا به ثریا نروم
ای خدا عمر من آن بود که با او کردم
وین چه ظلمی است گر این لحظه ز دنیا نروم
سالها پیروی مکتب رندان کردم
تا به یک جور و جفا از سر کوی ات نروم
من همانم که به هر قسمت تو دلشادم
شاد کن آن لب یارم که به کفران نروم
روزه ام را همگی دفع بلایش گردان
کافرم گر که به افطار لبانش نروم
"رازقی" مدح و ثنایش همه یکجا نتوان
با وضو گر که به محراب سجودش نروم
#رازقی
کلمات کلیدی: